مصاحبه با اصحاب قلم آذربایجان در مورد خشونت خانوادگی (فرانک فرید، سوسن نواده رضی، نیگار خیاوی و …) یاشین زنوزلو جمعه 6 آذر 1394
3 سوال عمده در مورد خشونت علیه زنان و پاسخ از سوی اصحاب قلم آذربایجان
1) خشـونت جسـمی؛ کـه بـه هرگونـه رفتارغیراجتماعـی کـه از لمـس کـردن بـدن زن شـروع شـده و گاهـی تـا مرحلـه تجـاوز جنسـی، جسـم زن را مــورد آزار قــرار میدهــد. 2) خشـونت جنسـی؛ هرگونـه رفتـار غیراجتماعـی، چـه در حـوزه خصوصـی یـا عمومـی، کـه از لمـس کـردن تـا تجـاوز را در برمیگیـرد. 4) خشـونت روانـی؛ هـر رفتـار خشـونتآمیزی ماننـد تمسـخر، بددهنـی، توهیـن و…کـه شـرافت، آبـرو و اعتمـاد بـه نفـس زن را خدشـهدار میکنـد. 5) خشـونت مالـی؛ عـدم حمایت مالـی زنان در شـرایطی کـه زن منبع مالی مناسـبی بـرای رفـع احتیاجات خـود ندارد. 6) خشـونت سیاسـی؛ ماننـد غفلـت از حقـوق انسـانی زنـان در قانونگذاری وعـدم پشـتیبانی از برابـری حقـوق زن و مرد در سیاسـتگذاری. خشـونت هـای نامبـرده را در دو سـاحت خصوصـی و عمومـی مـی تـوان مشـاهده کـرد: 1) حــوزه خصوصــی؛ تمــام اشــکال خشــونتی کــه در محیــط خانــواده نسـبت بـه زنـان اعمـال میشـود و بـه آن «خشـونت خانوادگـی» نیـز میگوینــد. خشــونت خانوادگــی بیشــتر زمانــی بــروز میکننــد کــه زن میکوشــد تــا در مقابــل تجــاوز مــرد، از لحــاظ جســمی از خــود دفــاع کنـد. 2) حــوزه عمومــی؛ شــامل عرصــه هایــی ماننــد : آداب و رســوم، فرهنـگ شـفاهی و کتبـی، سـنت هـا و تفاسـیر سـنتی دینـی مـی شـود. بـا توجـه بـه ایـن تعاریـف کلـی مصاحبـه ای بـا اصحـاب قلـم آذربایجانـی کـه یکـی از عمـده دغدغـه هایشـان مسـائل و مشـکات زنـان بـوده داشــته ام، در ایــن مصاحبــه از آن هــا خواســته ام تــا از تجربــه هــای شـخصی و نـوع نگرش¬شـان بـه انـواع خشـونت و راه هـای مقابلـه بـا آن سـخن بگوینـد.
بحـث خشـونت علیـه زنـان همزمـان بـا شـروع مـوج اول جنبـش زنـان (1848-1920 میـادی) در ایـالات متحـده امریـکا مطـرح گردیـد معهـذا تاکیـد خـاص بـر آن از دهـه 1970 میـادی (پایـان مـوج دوم 1970- 1920) آغـاز شـد و در نهایـت در سـال 1981 بـا قتـل خواهـران میرابـال، فعالیـن سیاسـی اهـل جمهـوری دومینیکـن، 25 نوامبـر بـه عنـوان سـالروز
منـع خشـونت علیـه زنـان نامگـزاری شـد. سـازمان ملـل متحـد خشـونت علیـه زنـان را «هرگونـه عمـل خشـونت آمیـز بـر پایـه جنسـیت کـه بتوانـد منجـر بـه آسـیب فیزیکـی (بدنـی)، جنســی یــا روانــی زنــان بشــود» تعریــف کــرده اســت. اعامیــه رفــع خشـونت علیـه زنـان در سـال 199۳ بیـان میکنـد کـه ایـن خشـونت ممکـن اسـت توسـط افـرادی از همـان جنـس، اعضـای خانـواده و یـا حکومـت اعمـال شـود. سـازمان بهداشـت جهانـی نیـز در اولیـن مطالعـه جهانــی خــود دربــاره خشــونت علیــه زنــان نتیجــه گرفتــه اســت کــه در هـر 18 ثانیـه یـك زن مـورد حملـه یـا بدرفتـاری قـرار مـی گیـرد. خشـونت علیـه زنـان بـه دلایـل مختلفـی صـورت میگیـرد کـه از عمـده عوامــل آن میتــوان بــه زمینههــای زیســتی ماننــد اختــالات روانــی- شـخصیتی و مصـرف الـکل؛ عوامـل اجتماعی-اقتصـادی ماننـد بیـکاری و وضعیـت اقتصـادی خانـواده؛ عوامـل فرهنگـی ماننـد حاکمیـت ارزشهـای مردسـالارانه و پاییـن بـودن سـطح تحصیـات و آگاهـی؛ عوامـل سیاسـی شـامل سـاختار قـدرت خانـواده و نابرابـری قـدرت میـان زنـان و مـردان و عوامـل حقوقـی و قانونـی ماننـد وجـود قوانیـن تبعیضآمیـز علیـه زنـان در جامعـه، اشـاره کـرد. از عمـده خشـونت هـای جـاری در جامعـه علیـه زنـان مـی تـوان بـه مـوارد زیـر اشـاره کـرد:
دیـده ام بیشترشـان متعلـق بـه خانـواده هایـی بـوده انـد کـه مهاجـر تلقـی میشـوند. یـك بـار کـه بـا خانـواده ام در خیابـان شـاهد کتــك خــوردن یــك زن توســط همســرش بودیــم، بــرادم بــرای نجــات دادن زن اقــدام کـرد کـه زن بـا بیـان اینکـه : هـم دوسـتم داره هـم کتکـم میزنـه، بـه کسـی ربطـی نـداره! از مداخلـه مـا جلوگیـری کـرد. متاسـفانه علـت اصلـی ترویـج خشـونت علیـه زنـان سـکوت خـود زنـان و تفکـر غلـط آن هـا در مـورد خشـونت اعمـال شـده اسـت. بسـیاری از زنانــی کــه مــورد خشــونت قــرار میگیرنــد معتقدنـد خشـونت اعمـال شـده عکـس العملـی موقتـی در برابـر عصبایـت بـوده و یـا تحمـل خشــونت را بــر طــاق و عواقــب آن ترجیــح مـی دهنـد، متاسـفانه مشـکل عمـده در ترویـج خشـونت غیـر فعـال بـودن و پذیـرش ایـن امـر از سـوی خـود زنـان اسـت.
1-آیـا شـما شـاهد تجربـه ای از خشــونت در محیــط خانــواده، محــل کار یــا اجتمــاع بــرای خــود یــا دیگــری بــوده ایــد؟ لطفــا تجربــه عینــی خــود را در
ایــن زمینــه بنویســید.
1-آیــا شــما شــاهد تجربــه ای از خشــونت در محیــط خانــواده، محــل کار یــا اجتمـاع بـرای خـود یـا دیگـری بـوده ایـد؟ لطفـا تجربـه عینـی خـود را در ایـن زمینــه بنویســید. 2- از چهـار خشـونت غالـب روانـی، جنسـی، اقتصـادی و فیزیکـی کـدام یـک در جامعـه مربوطـه بیشـتر مشـاهده میشـود و دلیـل ترویـج ایـن نـوع خشـونت بـه نظـر شـما چیسـت؟ 3- بــه نظــر شــما بهتریــن راهــکار بــرای محــدود کــردن و درنهایــت از میــان برچیــدن اینگونــه خشــونت هــای رایــج چیســت؟
لازم مــی دانــم در ابتــدا مقدمــه ای در ایــن زمینــه بیــان کنــم و ســپس بـه سـوال شـما پاسـخ دهـم. مـا تـا کنــون در هیــچ جامعــه ای شــاهد آزادی واقعـی نبودیـم مگـر اینکـه ایـن آزادی ابتـدا در حـوزه زنـان بـه وقـوع بپیونـدد. تاریـخ نشـان داده اسـت کـه اگــر دولــت مــردان قصــد محــدود کـردن و اعمـال فشـار بـر جامعـه ای را داشـته باشـند ایـن اعمـال فشـار را از حــوزه زنــان و بــا محــدود کــردن آزادی هـای آن هـا شـروع مـی کننـد، عکـس ایـن مـورد نیـز صـادق اسـت، یعنــی در کشــوری کــه تمایــل بــه ایجـاد آزادی هـای بیشـتر وجـود دارد اولیـن حـوزه ای کـه دسـت بـه کار خواهنــد شــد بــاز هــم حــوزه زنــان اسـت و ایـن کار را بـا افزایـش آزادی بـه زنـان انجـام مـی دهنـد، امـا در نظـر داشـته باشـد کـه بهتریـن محیـط بـرای رشـد و نمـو زنـان، جامعـه ای دموکراتیــك اســت کــه بــر پایــه اومانیســم و حقــوق انســانی ریختــه
شـده باشـد. امــا در مــورد اینکــه تجربــه ای از خشـونت دارم قبـل از همه بایـد بگویم بـا توجـه بـه ایـن کـه مـن سالهاسـت خـارج از ایـران و آذربایجـان زندگـی مـی کنـم، تجربیـات و نظراتـم بیشـتر بر اسـاس کشـورهایی اسـت کـه در آن هـا زندگـی کـرده ام(کانـادا و نـروژ) بـا ایـن وجـود بایـد بگویـم، بله، خشـونت نـه تنهـا در کشـورهای بـه اصطـاح جهــان ســوم ، کــه در کشــورهای غربــی نیــز بــه وفــور مشــاهده مــی شـود، اگرچـه بایـد اعتـراف کنـم کـه نمونــه هــای فراوانــی کــه تاکنــون
آنچــه بعنــوان مثــال میتوانــم بگویـم : در محلـه مـا یـك مرکـز ســونوگرافی بــود. جلــوی در آنجــا، مــردی زنــش را از پشــت ســرهل داده بــود و او نقــش زمیــن شــده بـود. حـدس بزنیـد چـرا یـك مـرد ممکـن اسـت بعـد از بیـرون آمـدن از مرکـز سـونوگرافی چنیـن کنـد؟! احتمـالا بعـد از خوانـدن نتیجـه ای چیـزی بـوده. شـاید درسـت حـدس زده باشـید! او فهمیـده بـود بچـه اش
پســر نیســت! ایـن موضـوع چنـان تاثیرگـذار بـود کــه حتــی دســتمایه ی یکــی از داســتانهای کوتــاه مــن شــد.
فــارس زبــان بــه دلیــل لهجــه¬دار صحبــت کـردن زبـان فارسـی در معـرض تحقیـر و توهین قـرار گیرنـد را هیچوقـت تجربـه نکـرده باشـند. یـك مـادر تـرک زبـان مثـل هـر مـادری حـق دارد بـدون نگرانـی از تحقیـر شـدگی فرززنـدش را بــه زبــان مــادری خــودش بــزرگ کنــد، و فرزنــدش در شــش ســالگی هنــگام قــدم گذاشـتن در محیـط علـم و آمـوزش مجبـور بـه تحصیـل علـم بـه زبانـی غیـر از زبـان مادریـش باشـد و بدیـن ترتیـب بـا ایـن احسـاس خـود کـم بینـی و یقیـن نابجـا آمـوزش ببینـد کـه
زبـان مـادری او زبـان علـم و تعلیـم نیسـت. هویتــی: ایــن مــورد را میشــود بــا ســوالاتی روشــن کــرد: چــرا بیشــتر دختــران جــوان و زیبــای مــا و البتــه پســران کمتــر، فارســی صحبـت کـردن را نوعـی ارزش تلقـی میکننـد؟ ایــن جوانــان بــه دلیــل کــم آگاهــی ملیتــی کــه بدلیــل ضعــف سیســتمهای آموزشــی و ضعــف فرایندهــای اجتماعــی شــدن و وجــود نابســامانی¬های اجتماعــی در درون بــا خــود کـم بینـی دسـت بـه گریباننـد. ایـن همـه، اگـر
خشــونت اجتماعــی نیســت پــس چیســت؟ چـرا مـادران جـوان تـرک زبـان بـا فرزنـدان خــود فارســی صحبــت میکننــد؟ چــون فرزندانشــان در مدرســه دچــار عقــب ماندگــی درســی نشــوند، همــه آموزگارانــی را مــی شناســیم کــه حکایتهــای بســیاری از التمــاس دانـش آموزانشـان موقـع پاسـخگویی سـووالات درسـی مبنـی بـر اینکـه: خانیـم معلیـم نـه اولار اجـازه وئریـن تورکجـه جـاواب وئریـم! (خانـم معلـم تـو را خـدا اجـازه بدیـن جوابشـو تورکـی
بگـم!) پوشـش اجبـاری: مـن پوشـش اجبـار ِی قانونـی و دولتــی را هــم در ردیــف کان خشــونتها می¬گنجانــم. اجبــاری کــه از نظــام سیاســی- ایدئولوژیکـی- حکومتـی جامعـه منشـا گرفتـه باشــد، کان خشــونت محســوب میشــود. امــا پوشــش اجبــاری¬ای کــه از طریــق عــرف و عــادت و ســنتهای اجتماعــی بــر شــخص تحمیــل میشــود را در خــرده خشــونتها مــی- گنجانیـم. شـکلهای مختلـف ایـن نـوع اجبـار در هـر جامعـه¬ای وجـود دارد. شـخص مختـار اســت ایــن نــوع اجبــار را قبــول کنــد و یــا درمقابــل آنهــا مقاومــت نشــان دهــد. در ایــن حــال او متخلــف محســوب نمیشــود، مــورد پیگــرد قانونــی قــرار نمیگیــرد. خــرده خشــونتها: خــرده خشــونتها شــامل خشــونتهای شــناخته شــده و رایــج در طــول
مسـلما اکثریـت قریـب بـه اتفـاق زنـان شـاهد چنیـن تجربه¬هایـی بـوده و همچنـان هسـتند. ایــن تجربــه هــا بقــدری فــراوان بــوده کــه بتدریـج بصـورت عـادت درآمـده بـرای بیشـتر زنـان. ایـن خشـونتها انـواع مختلفـی دارد، شـاید
بتـوان چنیـن دسـته بنـدی کـرد: 1. کان خشونتها 2: خرده خشونتها
کان خشــونتها میتوانــد در هــر جامعــه¬ای متفـاوت از دیگـر جوامـع، برآمـده از قوانیـن و نظـام اجتماعی-سیاسـی همـان جامعـه باشـد. شـامل خشـونتهای اجتماعـی، ملیتـی، هویتـی، پوشـش اجبـار ِی قانونـی و دولتـی و … باشـد. اجتماعــی: مســلما یــك زن تــرک زبــان نمیتوانــد در محیــط کار و تحصیــل و زندگــی بــه شــیوایی یــك زن فــارس زبــان فارســی صحبــت کنــد، او بــرای بدســت آوردن ایــن مهـارت نـالازم همیشـه بایـد تـاش کنـد، و در فرصتهـا و جاهایـی کـه لازم اسـت لهجـه دار بـودن و در واقـع تـرک بـودن خـود و بدنبـال آن هویـت ملـی خـود را پنهـان کنـد. و البتـه معلـوم اسـت کـه ایـن بـه تنهایـی فرصتهـای شـغلی و اجتماعیـش را بـا تهدیـد روبـرو میکند. و ایـن را اضافـه کنیـد بـه اینکـه یـك زن تـرک زبـان همیشـه در ضمیـر خـود آگاه و ناخـود آگاه خویــش بــا ایــن آگاهــی آزار دهنــده زندگــی میکنـد کـه در کشـور خـودش زبـان مادریـش همیشــه بنحــوی محــل تشــویش و تحقیــر و
نگرانـی بـوده. ملیتـی: در کشـوری کـه مـن زندگـی میکنـم
بــه یقیــن هیــچ زن فــارس زبانــی از بابــت اینکـه کـودک دلبنـدش را بـه نامـی کـه دلـش میخواهـد بنامـد دچـار فشـار و تضییـق نباشـد. و یـا از اینکـه خـودش و کودکـش در محیطهـای
البتــه کــه بــه وفــور شــاهد خشــونت علیــه زنــان اطــراف خــودم و خــودم بــودهام. خشـونت فیزیکـی، خشـونت و بـی حرمتیهـای جنسـی، محـروم شــدن از ادامــه تحصیـل و ادامـهی فعالیتهـای فرهنگـی و اجتماعـی بـا توسـل بـه لمپنیـزم و زور بـازو، تحمیـل خـرج خـود و فرزنـدان و سـپس تحمیـل کل مخـارج خانــواده بــر گــردهی زن شــاغل (خــودم)، انـواع شـانتاژها، بـی اعتناییهـا، بـی مهریهـا، تهمــت زدن، همســر آزاری و عــدم رعایــت عـرف و قانـون و اخاقیـات و… اینهـا و بسـیار عاوهتـر از اینهـا را بـه عینـه تجربـه کـردهام.
همسـرم بـا اینکـه شـغلی رسـمی داشـت مـن هرگــز نمــی دانســتم کــه او چقــدر حقــوق مــی گیــرد یــادم هســت روزی کــه معلمــان بـرای دسـتمزد پاییـن خـود در جلـوی مجلـس تحصـن کـرده بودنـد مـن از آنهـا سـوال کـردم کـه چقـدر حقـوق مـی گیرنـد وقتـی گفتنـد مـا یـك میلیـون و پانصـد هـزار تومـان حقـوق مـی گیریـم مـن بسـیار متعجـب شـدم زیـرا تـا آن زمــان فکــر میکــردم همســرم هفتصــد هــزار تومـان حقـوق مـی گیـرد ایـن در حالـی بـود کـه او معلـم هنرسـتان بـود و مطمئنـا حقـوق
اش از معلمـان دبسـتان بیشـتر بـود. خشــونتی کــه بیشــترین ضربــه ی روحــی را آن زمــان بــه مــن وارد مــی کــرد. تهدیــد و ارعـاب بـود. همسـرم دائمـا تهدیـد مـی کـرد کــه مــرا تــرک خواهــد کــرد. بعــد از هــر دعـوا و کشمکشـی مـی گفـت کـه در انتخـاب مــن اشــتباه کــرده و مــرا طــاق خواهــد داد. مدتــی مــرا تــرک مــی کــرد و بعــد از چنــد مـاه بازمیگشـت و میگفـت کـه اشـتباه کـرده اسـت و بایـد زندگـی را دوبـاره از نـو بسـازیم اما بـاز بـا یـك دعـوای کوچـك مـی گفـت اشـتباه کـرده کـه بازگشـته اسـت. در واقـع مـن هـر بار کـه مـی خواسـتم خـودم را بـا شـرایط جدیـدی کـه او تحمیـل کـرده بـود سـازگار کنـم بـاز میگشـت و مـن دوبـاره در چرخـه ی خشـونت
گرفتـار مـی شـدم.
در ایـن روزهـا تقریبـا هیـچ نقطـه ای از دنیـا عــاری از خشــونت نیســت و متاســفانه ایــن حجــم حملــه بــه صلــح و آرامــش در دنیــای متمـدن امـروز بسـیار نگـران کننـده اسـت. بـه نظـر مـن اگرچـه همـه ی خشـونتها لزومـا علیـه زنـان نیسـت امـا مـی شـود گفـت اینکـه زن باشـی و تجربـه خشـونت نداشـته باشـی تقریبـا
غیـر ممکـن اسـت. 1- مـن تجربـه ی خشـونت در محیـط خانوادگی را بـه اشـکال مختلـف داشـته ام. نظیـر کنتـرل شـدن دائـم توسـط شـریك زندگـی سـابقم. این کنتـرل هـا شـامل فعالیـت هـای متفرقـه ای که داشـتم بـود و حتمـا هـر کاری بایـد بـا هماهنگی و اطــاع ایشــان انجــام می¬شــد در صورتــی کـه ایشـان هـم فعالیـت هـای مختلفـی داشـتند امـا خـود را ملـزم بـه هماهنـگ کـردن برنامـه هایشـان بـا مـن نمیدانسـتند حتـی گاهـا بـه مـن اطـاع هـم نمـی دادنـد. گاهـی اتفـاق مـی افتـاد کـه بـرای کاری بـه شهرسـتان می¬رفتنـد و ایـن کار یـك مـاه و انـدی طـول می¬کشـید بـدون اینکـه بـا مـن هماهنـگ کـرده باشـد و حتـی اطـاع دهـد کـه کارش چقـدر بـه طـول خواهـد کشـید. امـا اگـر خانـواده ی مـن مـا را بـه شـام دعـوت مـی کردنـد مـن بـدون جـواب گرفتـن از او بـه مـادرم جـواب مثبـت نمیـدادم. کوچکتریـن قـرار ماقـات و دیـدار بـا دوسـتانم حتمـا بایـد بـا اطـاع همسـرم مـی بـود. نمــود دیگــر خشــونتی کــه تجربــه کــرده ام، توهیـن وتحقیـر بـه اشـکال مختلـف خصوصـا بــه واســطه ی زن بودنــم بــود. پنهــان نــگاه داشـتن درآمـد خانـواده توسـط شـریك زندگـی ام نمونـه دیگـر از ایـن نـوع خشـونت هـا بـود.
1-آیـا شـما شـاهد تجربـه ای از خشـونت در محیـط خانواده، محــل کار یــا اجتمــاع بــرای خــود یــا دیگــری بــوده ایــد؟ لطفـا تجربـه عینـی خـود را در
ایــن زمینــه بنویســید.
2- از چهــار خشــونت غالــب روانــی، جنســی، اقتصــادی و فیزیکـی کـدام یـک در جامعـه مربوطــه بیشــتر مشــاهده میشــود و دلیــل ترویــج ایــن نــوع خشــونت بــه نظــر شــما
چیســت؟
بــه نظــر مــن فقــط وضــع و اجــرای قوانیــن صحیــح، و تامیــن ضمانــت اجرایــی ایــن قوانیـن میتوانـد از وحشـیگری بعضـی مـردان و سرپرســتان خانــواده علیــه همسرانشــان
جلوگیــری کنــد.
بنظــر میرســد خشــونت روانــی و فیزیکــی شــایعتر از انــواع دیگــر خشــونت باشــد. خشــونت روانــی بــه صــورت بــار ســنگین نگاه¬هـای غرض¬آلـود و نیـز توقعـات جامعه بـرای رعایـت برخـی قیـود و الگوهـا (کـه نـام نجابـت و سـربه¬زیری بـر آنهـا مینهنـد) ظاهر میشـود. خشـونت روانـی در ایـران بـه شـکل مزاحمتهـای خیابانـی نیـز بسـیار رایـج اسـت. تقریبـن میشـود گفـت امـکان نـدارد خانمـی جـوان و میانسـال در هـر بـار خـروج از منـزل بــا ایــن خشــونتها روبــرو نشــود و متاســفانه جامعـه از او انتظـار دارد کـه فقـط در مقابـل ایــن خشــونتها ســکوت کنــد و «نجابــت» بـه خـرج دهـد تـا مزاحـم راه خـود گیـرد و سـراغ طعمـه دیگـر بـرود. خشـونت فیزیکـی مشـخصا از مصادیـق آشـکار خشـونت خانگـی اسـت کـه عمـده زنـان بـا ایـن نـوع خشـونت
دسـت بـه گریبـان بـوده و هسـتند.
اینهــا را بایــد بــا داده هــای آمــاری بررســی کـرد. امـا از آنجایـی کـه هرگـز بـه آمـار دقیـق و قابـل اتکایـی دسترسـی نداریـم مـن بـا تکیـه بـر مشـاهدات خـود مـی توانـم بگویـم خشـونت جنسـی در جامعـه و فضـای شـهری و خشـونت روحــی در خانــواده مهمتریــن انــواع خشــونتی
هسـتند کـه بـر زنـان اعمـال مـی شـوند
مســاله ای کــه در ایــن مــورد بایــد بیــان کنــم ایــن اســت کــه معمــولا زنانــی کــه خشــونت فیزیکــی را تجربــه کــرده انــد عمدتــا شــاهد ســه نــوع دیگــرازآن نیــز بــوده انــد. در روابــط خانوادگــی زوج هایــی کـی قصـد تنبیـه همسـران خـود را دارنـد از روش هـای جـدا کـردن محـل خـواب و یـا تجـاوز بـه همسرانشـان اسـتفاده مـی کننـد کــی ایــن مســاله بــرای بســیاری از زنــان قابــل درک نیســت. بیشــتر زنــان تجــاوز را امــری مــی داننــد کــه از ســوی شــخصی غیـر از همسـر اعمـال شـود و هیـچ آگاهـی ای از اینکــه ارتبــاط جنســی بــدون تمایــل زوجـه مـی توانـد نمـودی از خشـونت باشـد ندارنـد. نمونـه دیگـر خشـونت مجبـور کـردن افـراد هموسکسـوال(همجنس گـرا) بـه ازدواج بـا جنـس مخالـف اسـت. مـردی کـی هیـچ تمایلـی بـه ایجـاد ارتبـاط بـا جنـس مخالـف را نـدارد مجبـور بـه ازدواج بـا یـك زن مـی کننــد و ایــن مصــداق بــارز خشــونت علیــه زنــان اسـت. مـردی کـه هیـچ تمایلـی بــه ایـن ارتبـاط نشـان نمی دهـد و از سـویی توان ابـراز هموسکسـوال بـودن خـود را نیـز نـدارد بـا ابـراز اینکـه زن را دوسـت نـدارد ویـا بهانـه هــای دیگــر … اقــدام بــه اعمــال خشــونت عیلـه زنـان مـی کنـد. کـه متاسـفانه تعـداد ایـن افـراد در جامعـه و زنانـی کـه متحمـل ایـن نـوع از خشـونت مـی شـوند زیـاد اسـت.
بنظــر مــن همــه انــواع خشــونت شــایع اســت. برخــی پنهــان، برخــی آشــکار. برخــی جســم زن را نشــانه میــرود، برخــی روح و روان او را؛ وجــود تبعیــض جنســیتی در یـك جامعـه، حاکـم بـودن نـگاه جنسـیتی در جامعـه، تربیـت سـنتی، وابسـتگی عاطفـی یـا اقتصـادی زن، بـی پنـاه بـودن او، عـدم آشــنایی او بــا حقــوق خــود و . . .از جملــه عوامـل عمـده تاثیـر گـذار بـر شـکل گیـری
انــواع خشــونت هســتند.
تاریــخ اجتماعــی میباشــد. همچــون: ازدواج اجبـاری، ازدواج در سـنین پاییـن، تحمـل خیانـت شـوهران، چنـد همسـری، تحمـل آزار روانـی، جسـمی، جنسـی … برخـی ازیـن خشـونتها در محیـط خانـواده، برخـی دیگـر خـارج از محیـط خانـواده و در سـطوح اجتماعـی بـر زنـان اعمـال
میشـود. شـاهد زنـان حاملـه بسـیاری بوده¬ایـم وقتـی از پسـر نبـودن جنیـن داخـل شـکم خـود مطلـع شــده و شــروع بــه گریــه و زاری کرده¬انــد: حـالا مـن بـا چـه رویـی بـه خانـه برگـردم، شــوهرم گفتــه اگــر بچــه دختــر باشــد حــق نـداری بـه خانـه بیایـی، جـواب مـادر شـوهرم را چـه بدهـم. مــورد آزار دهنــده دیگــر قشــر تحصیلکــرده و مدعــی جامعــهء ماســت کــه در محفلهــای دوســتانه و روشــنفکرانه مدعــی طرفــداری از حقــوق برابــر زنــان هســتند امــا عمــا در زندگـی واقعـی خـاف ادعاهـای خـود عمـل میکننـد. خانواده¬هایـی را میشناسـیم شـوهری بـا تحصیـات فـوق عالـی و مدعـی طرفـداری از حقــوق برابــر زنــان، همســر بــا تحصیــات فــوق عالــی خــود را براحتــی مــورد ضــرب و شــتم قــرار میدهــد و بــا راحتــی خیــال بــه همسـرش تهمتهـای غیـر اخاقـی میزنـد. آن مـرد بخوبـی آگاه اسـت کـه بـا چنیـن تهمتهـای جامعـه پسـند براحتـی میتوانـد همسـرش را خلـع سـاح و سـرکوب کنـد. ایـن همسـر در چنیـن موقعتهایــی چــه میتوانــد بکنــد؟
بهتریـن راهـکار بـرای از میـان برچیـدن خشـونت بـدون شـك آمـوزش آن از مقاطـع تحصیلـی پاییـن تـر هسـت. خشـونت علیـه زنـان در بسـیاری از مـوارد اولیـن بـار بـا خشـونت فیزیکـی شـروع نمـی شـود، خشـونت مسـاله ای زمـان بـر اسـت کـه بعضـا بـا ادای یـك کلمـه و جملـه و یـا هـل دادن و یـا فشـار دادن بـازوی زن بـا نیـت خشـونت بـه وقـوع مـی پیونـد. آمـوزش انـواع خشـونت و رفتارهایـی کـه سـرآغازی بـرای اعمـال خشـونت هسـتند بایـد از همـان مقاطـع اولیـه آمـوزش داده شـوند تـا جوانـان آگاهانـه و بـه موقـع در برابـر آن عکـس العمـل نشـان دهنـد. راهـکار دیگـر مطلـع سـاختن پلیـس و اقـدام از کانـال هـای قانونـی آن اسـت کـه متاسـفانه بـه دلیـل چیـزی کـه نامـش از سـوی زنـان» آبـرو» گذاشـته شـده اسـت اقـدام بـه ایـن کار نمـی کننـد، دلیـل دیگـر هـم البتـه عـدم اطمینـان و امیـد بـه حـل مشـکل از سـوی ایـن ارگان اسـت. بـا ایـن وجـود بـاز هـم بـه نظـر مـن عملـی تریـن راه اقـدام از طریـق کانـال هـای قانونـی و عـدم
سـکوت در برابـر انـواع خشـونت اسـت.
3- بــه نظــر شــما بهتریــن راهـکار بـرای محـدود کـردن و درنهایـت از میـان برچیـدن اینگونـه خشـونت هـای رایـج
چیســت؟
3- بــه نظــر شــما بهتریــن راهـکار بـرای محـدود کـردن و درنهایـت از میـان برچیـدن اینگونـه خشـونت هـای رایـج
چیســت؟
طبعـا جـواب ایـن سـوال را در برخـی مـوارد بـالا میتـوان یافـت. امـا عمـده تریـن راه هـای مقابلـه بـا ایـن مسـاله اجتماعـی مـی تـوان بـه مـوارد زیـر اشـاره کـرد: -یافتـن ریشـه¬های تبعیـض جنسـیتی در یـك جامعـه و تغییـر آنهـا، مثـل تغییـر برخـی قوانیـن ضـد زن یـا تغییـر آنچـه در نظـام آمـوزش و پـرورش یـا صـدا و سـیما و رسـانه هـا نقـش هـای جنسـیتی را شـکل میدهـد یـا تشـدید میکنـد و جایگزیـن کـردن آمـوزش هـای جدیـد کـه جامعـه را بسـوی برابـری هدایـت کنـد. – آمـوزش هـر آنچـه بـرای شـناخت خشـونت در جامعـه و مقاومـت در برابـر آن لازم اسـت، از جملـه آموزشـهای روانشـناختی بـرای کنتـرل خشـونت؛
-آمـوزش حقوقـی بـه زنـان، ایجـاد حساسـیت در آنهـا بـرای تشـخیص تبیعـض، یـا شـناخت سوءاسـتفاده و تضییـع حقوقشـان؛؛ و مقاومـت در برابـر آنهـا و داشـتن برخـورد صحیـح؛ -ایجـاد مراکـز یـاری رسـانی بـه زنـان آسـیب دیـده یـا در معـرض آسـیب و ایجـاد خانـه هـای امـن؛ -توانمندسـازی زنـان بـه لحـاظ روحی-روانـی تـا آنهـا اعتمـاد بـه نفـس یـا عـزت بـه نفـس خـود را حفـظ کننـد یـا بدسـت آورنـد؛ -توانمند سازی زنان به لحاظ اقتصادی و آموزش درک این مهم؛ بقـول سـیمون دوبـوار تـا وقتـی زنـان یـك بـام و دو هـوا در سـر دارنـد، وضـع بـه همیـن منـوال خواهـد بـود. نتیجـه اینکـه وقتـی زنهـا آسـانترین راه را بـرای تامیـن شـدن و ترقـی میخواهنـد و ایـن، همانـا رسـیدن بـه همـه اینهـا از طریـق مـرد هسـت، طبعـا مرتـب بـه مـرد وابسـته تـر مـی شـوند و اینجـا سـت کـه دیگـر شـانس عمـل مـی کنـد؛ اینکـه آیـا مـرد خـوب باشـد یـا نـه! وگرنـه آنهـا در معـرض انـواع خشـونت هـا یـا برخـی آنهـا قـرار میگیرنـد و همیـن، آنهـا را در مقابـل خشـونت هـای اجتماعـی هـم بـی اعتمـاد بـه نفـس و بـی سـپرمی کنـد و بـاز مـرد اسـت کـه بایـد پشـتیبان و حافـظ آنهـا باشـد.
کـدام یـك از خشـونت رایـج؟؟؟ اگـر بـه طـور کلـی بخواهیـم بدانیـم چطـور میشـود از میـزان خشـونت علیـه زنـان کاسـت بایـد بگویـم قانـون و فرهنـگ مثـل دو بـال هسـتند کـه بایـد بـه صـورت همزمـان و هماهنـگ در جهـت کاهـش خشـونت بـا هـم کار کننـد. در حـال حاضـر نـه تنهـا قانونـی کـه تعریـف درسـتی از خشـونت داشـته باشـد و آنـرا جـرم تلقـی کنـد نداریـم بلکـه در برخـی مـوارد قانـون خشـونت را تجویـز میکنـد مثـل تمکیـن کـه خشـونت جنسـی و کنتـرل روحـی و بدنـی زن را قانونـی کـرده اسـت و بـرای کاهـش خشـونت هـای جنسـی ماننـد آزار خیابانـی هـم اگرچـه قانـون مـی توانـد کارسـاز باشـد، عـرف و فرهنـگ عمومـی مـردم مـی توانـد
رونـد بهبـود ایـن وضعیـت را تسـریع کنـد.
بـه نظـر مـن همـهی ایـن چهـار مـوارد توامـا و بـه وفـور گریبـان خانوادههـا را گرفتـه اسـت.