گذری به مصاحبه سیمین صبری در سال 2020 با کانال ایران اینترناسیونال در رابطه با اشغال قره باغ و جنگ دوم قره باغ
تلویزیون ایران اینترناسیونال روز جمعه یازده مهر ماه یا دوم اکتبر در برنامه خبری خود در رابطه با تهاجمات جدید دولت اشغالگر ارمنستان و پاسخهای تدافعی اذربایجان که ظاهرا به آتش افرزی بسیار جدی تبدیل شده است , که این جنگ تحمیلی فرسایشی را به مرحله نوینی از تاریخ سی ساله خود وارد کرده است ، با سیمین صبری فعال فرهنگی – سیاسی ترک مصاحبه کوتاهی کرده و سوالاتی زیر را مطرح نموده است.
“۱- یک اعتراض دیگر آذریها در ایران رو شاهد بودیم در حمایت از جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ، شماری هم بر اساس گزارشهای منتشر شده بازداشت شدند، از بازداشتیها خبر بیشتری دارید، همین طور از تجمعات که چه کسانی بودند و چه خواستند؟
۲- بجز این همسانی قومی – نژادی که بن آذریهای ایران و جمهوری آذربایجان هست آیا مولفههای دیگری هم دخیل هستند در این حمایت به این گستردگی از سوی ایرانیها؟
۳- ادامهی این درگیریها آیا این اعتراضها رو گستردهتر خواهد کرد با توجه به برخوردی که نیروهای امنیتی کردند”.
سیمین صبری در پاسخ به این سوالات به ترتیب به نکات زیر اشاره نموده است :
۱.همانطور که گزارش گران حقوق بشری هرانا و سازمان عفو بین الملل گزارش دادند بیش از ۲۰ نفر دستگیر شدهاند اما بنا به گزارشات تایید نشده بیش از ۷۴ نفر دستگیر شدهاند که از چگونگی و محل دستگیری ۴۰ نفر از آنها که خبری نمیتوانیم بگیریم و اطلاعی در دست نیست. اسامی آنها را هم هرانا هم جمعیت حقوق بشر آرک و هم آهراز ، انجمن دفاع از حقوق بشر ترکهای آذربایجان در ایران, منتشر کرده است که میتوانید ببینید. برخی از این تعداد افرادی هستند که با اعمال خشونت و جراحت حتا روز قبل در خانههایشان دستگیر شدهاند. اکثر این افراد فعالان مدنی اتنیکی – اجتمایی هستند که خواهان پیاده شدن حقوق ملی – دمکراتیک ملت ترک در چهارچوب ایران هستند اما جمهوری اسلامی همواره به تظاهرات دنج و صلح آمیز آنها با گلوله و باتوم و ضرب و شتم پاسخ داده است.
۲.من فکر میکنم همین که مردم با شعارها” هارای هرای من ترکم” ، فریاد فریاد من تورک هستم، علیرغم وجود تهدید از طرف بیماری کرونا، فشار کمرشکن مشکلات اقتصادی و از همه مهمتر اعمال سرکوب شکل اشدد مجازات اعدام که در این هفتهها به تمام شهروندان ایران اعمال شده است، به صحنه آمدن این شهروندان ایران در استانهای شمال ایران, یعنی اذربایجان شرقی و غربی, به خصوص شهر ارومیه به بسیار امنیتی هم شده بود دیروز، زنجان ، اردبیل، مغان یا پارس اباد خیاو یاا مشکین شهر ، قوشا چای یا میاندواب و حتا پایتخت کشور تهران آن هم به این شکل پر حرارت شاهد تظاهرات مسالمت آمیز ترکها بود نشان میدهاد که پیوند یا بند تاریخی ، فرهنگی و معنوی یا منتال علیرغم این که آن سؤ و این سوی ارس که بر اساس قرردادهای امپراطوریها در این و آنسو به دو قسمت تقسیم شده, و علیرغم این که اینها تحت سیستم اداری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیتی یا پادشاهی پهلوی یا ولایت فقیه ی زندگی کرده اند ، هرگز این پیوندهای عمیق را فراموش نکرده اند. شما نمیتوانید به یک عروسی در این سوی ارس بروید و یک آواز , رقص و موسیقی که از آن سؤ آمده است را نشنوید یا آن طرف بروید و در یک مجلس طرحیم یا سوگواری یا مجلس ترحیم را با اشعار و “بایاتی”ها یی به آن “اخشاماق” هم میگوییم نشنوید که از این سؤ نیامده باشد. این نشان میدهد که هیچ سیستم حکومتی، هیچ مرز قرردادی جغرافیایی و قراردادی نتوانسته است این پیوند عمیق را چه در آن سؤ چه در این سوی ارس ببرد.
شما میتوانید عین همین را مقایسه کنید با آن موفقیت یا مصیبتی که به یکی از گروههای کوردها که در چهار کشور مختلف پراکنده هستند اتفاق میفتند و همان احساسی که به یک شهروند ایرانی کرد تبار در ایران دست میدهد, همانی است که اینجا به ساکنین آن سؤ و این سوی آرس با شرکت در شادیها و مصیبتهای هم رخ میدهد که با ابراز همدردی آن خود را نشان میدهد . همانطور که گفته شد این ربطی به تمام این قردادهای رسمی و جغرافیایی و دیپلماتیک ندارد.
۳.این بستگی دارد که این اشغالگری و این روند جدید و احتمالا مذاکرات به کجا خواهد رفت. آن چه به نادرستی در مدیا بخصوص فارس زبان میشنویم دادن نام “مناقشه” به این اشغال گری هست که از سال ۱۹۹۳ هم سازمان ملل در ۴ قطع نامه خود آن را” اشغالگری” خوانده است و خواهان ترک سرزمینهای اشغال شده آذربایجان از طرف ارمنستان شده است. هیچ مادری و هیچ انسان با وجدانی نمیتواند طرفدار این باشد که این “مناقشات ” تحمیلی که به علت توسعه طلبیهای دولتها یا گروههای ناسیونالیست بین جمعیتهای انسانی رخ میدهد با جنگ و دفاع مشرو راه حل خود را بیابد. از این رو امید دارم که این دو بهترین راه حل را که همان قطع نامه سازمان ملل در این مورد و عقب نشینی متجاوز از خاک همسایه است بیابند و آن را اجرأ کنند. و اگر نه همانطور که مشاهده شد این بند معنوی یا پیوند ریشه ای – هم تباری که هزاران هزار انسان را, که هیچ نیرویی از هیچ کره دیگر یا سرزمینی دیگر در کره زمین, به آنجا نیاورده بود خود را با ابراز همداردی در غصب خانه و کاشانه هم تباران خود در آن سوی ارس نشان دادند که من امید دارم جدی گرفته بشود از طرف تمام حکومتهای منطقه.