دیدیم که آن هیکل عالی همه جُل بود وان کبکبه و دبدبه آواز دهل بود – فروغ اسدپور
در باره به بیانِ خبرگزاریِ تسنیم : «رخداد روزهای آغازین ۱۴۰۴ »(لینک در پایین) در همین مدت کوتاه مطالب و تحلیل های بسیاری نوشته شد. همان قدر که خبرگزاری تسنیم در داخل آشفتگی و سراسیمگی حس میکند در خارج از کشور هم طیف راست-چپ- کرد-ایرانشهری دستخوش وضعیت روحی ناجوری است. در تحلیل های خشماگین و تحقیرآمیز و یا سراسیمه ی طیف های بالا چیزی به نام «جای دادن مسئله در کانتکست تاریخی و اجتماعی و سیاسی» ندیدم. تلاش کردند تا «اویون پوزان»های ارومیه (در برابر مکاران مکر بزرگتری پیش روی حریف نهادن) را به نوچه رژیم بودن و فاشیست بودن و نظایر آن متهم کنند. فعالان سیاسی ملی آذربایجان نه تنها در تله «فاشیسم» جمهوری اسلامی نیفتادند که مکرکنندگان را انگشت به دهان پشت سر خود رها کردند. در گزارش خبرگزاری تسنیم آن را بخوانید.
تحلیلگران سراسیمه و تندنویس به آنچه که کاسه صبر فعالین سیاسی آذربایجان را لبریز کرده است بیتوجهند. به مسائل عمیق دردناک سیاسی کاری ندارند، به حافظه ی جمعی ترکهای آذربایجان غربی (و به تدریج اکثریت ترک های آذربایجان) وقعی نمی نهند، به کشتار سولدوز/نقده در فروردین 1358 که گناه آن به دوش حزب دمکرات کردستان است و باعث وقوع فجایع دلخراشی در منطقه شد کاری ندارند. به «تولید» نقشه های «کردستان بزرگ» از سوی حزب دمکرات و پ ک ک (پژاک) در نهان و آشکار و «بازتولید» فرهنگی این رویا و توهم در اذهان و دیسکورس مردم عادی کُرد هیچ اهمیتی نمیدهند، به مصائبی که گروههای مسلح و تروریستی کردی در آذربایجان غربی سبب شده اند بیتفاوتند. همین چند وقت پیش بود که از دهان دوستی که سخت دوستدار پ ک ک است شنیدم که وقتی برای «برنامه مطالعاتی اوجالان خوانی» به شهر همسایه میرود میزبانش شب هنگام اتاق خواب خود را به رسم مهمان نوازی به او وامیگذارد. این دوست برای من تعریف میکرد که با دهان باز از حیرت روی سقف اتاق این هم- حوزه ای نقشه بزرگی از کردستان می بیند که فقط به بیان خودش «تبریز» موقتا از چارچوب آن بیرون مانده است. همین چند وقت پیش بود که حزب دمکرات کردستان ایران در توئیتی کردی و فارسی شهر خوی را جزئی از کردستان اعلام کرد و با فشار برخی از آذربایجانی ها توئیت فارسی را حذف کرد. ایالتی به نام آذربایجان وجود داشته و دارد ایالتی به نام کردستان هم وجود دارد بهتر است کسانی که شعار همبستگی و همزیستی مسالمت آمیز میدهند به این حدود تاریخی احترام بگذارند تا بهانه دست مرکزگرایان و رژیم نیفتد. ارومیه قلب کردستان نیست ارومیه قلب آذربایجان است و هر کسی که آنجا زندگی میکند شهروند آذربایجان است این نیز ناسیونالیسم مدنی که خیلی ها آن را آخرین دستاورد بشریت «مدرن» میدانند. مطلب خبرگزاری تسنیم را بخوانید تا ببینید ترک های آذربایجانی مکر مکاران حکومتی را چطور پوزماق/رشته هایش را پنبه کردند.