اعتراض دختر تورك تبریز به حجاب بان لباس شخصی
دوستان عزیز،
مدت ها بود برای دوستانی که منکر آن بودند که مدیای مطرح اپوزیسیون در مورد انتخاب و بولد کردن خبرها ی آمده از مناطق مختلف کشور به شکل انتخابی عمل میکند دنبال نمونه ای با اصابت بودم. امروز این نمونه آمد!
دختری تورک در تبریز به حجاب بان در لباس شخصی اعتراض میکند چون طرف داشت از اوفیلممیگرفت کهگزارش کند. او به تنهایی در حالی که به زبان مادری خود به طرف مرد میرود و بر سرش فریاد برمیاورد که به چه حقی از او فیلممیگیرد توجه عابرین را هم به خود جلب میکند.
حتی وقتی مامور رژیم او را با اوردن و خبر کردن «گشت» تهدید میکند ، جواب میدهد: بیاور ببینم چه گ…ی میتواند بخورد.
این اتفاق را که در حاشیه کشور و شهری تورک اتفاق افتاده است را با اتفاقی که دهها بار به درستی در مورد زنی که یک روحانی از اودر حال استراحت با کودکش در بغل فیلم گرفته بود و آن شیرزن اعتراض جانانه کرده بودو حتی منجر به هشتک « من هم سلیطه هستم» شده بود و ده ها مقاله و اظهار نظر در مورد «سلیطه و تاریخ اینکلمه » و این حادثه بیرون آمده بود و دهها نفر در تلویزیون های مطرح فارسی زبان دعوت شده و در مورد حادثه نشست کارشناسانه ترتیب داده بودند و … مقایسه کنید و منصفانه بگویید:
۱) چند درصد از مدیای اپوزیسیون این حادثه را پوشش دادند؟
۲) چند نفر از احزاب مدعی برابری و عدالت اجتماعی اصلا فقط به گزارش خبری آن اکتفا کردند ؟
۳) چند نفر نشست کارشناسانه کردند؟
۴) اصلا چند نفر با این دختر اظهار همبستگی کردند ؟
۵)چند نفر …؟
نتیجه :
سر مار در تهران نیست در داخل ماست. تا زمانی که خودمان در مورد شهروندان نگاهی برابری خواهانه نداریم و این تبعیض هولناک را بین شهروندان پیرامونومرکز با سکوت برگزار میکیم ، کشورمان به همین ترتیب هر نیم قرن یک بار یک دیکتاتور جدید را یا با تاج یا عمامه یا کراوات یا با هر سمبول مسخره دیگر کهماهیتا هیچ فرقی با هم ندارند را تجربه خواهد کرد.
بلی ،سر مار در درون نژادپرستان و انحصار طلبان مکار است که جز انقلاب درونی و رنسانس واقعی و نه توخالی در جامعه، راهی برای از میان برداشته شدنش وجود ندارد !