استقبال گستردە از اعتصاب غذای اعتراضی زنان زندانی – صادق کار
اعدام دزدانە و بی سر و صدای فرهاد قبادلو جوان ٢٢ سالەای کە در جریان جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی دستگیر و بە اعدام محکوم شدە بود و فرهاد سلیمی کە ١٤ سال پیش بە اعدام محکوم شدە بود، با موجی از خشم و انزجار از طرف بستگان و عدەای از فعالین و کنشگران مدنی و سیاسی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور و در سطح بین المللی مواجە شدە است.
شرکت و حضور هزاران نفر از مردم در مراسم خاکسپاری این دو جوان جلوە دیگری از خشم و انزجار و اعتراض مردم از اعدام آنان را مجسم کرد.
اعلام اعتصاب غذای ٦١ زن شیر دل و مبارز زندانی در پنجم بهمن در اعتراض بە اعدام دو زندانی دیگر، در برانگیختن و تشویق همە ی این واکنشها نقش و تاثیر حائز اهمیتی داشت. بدنبال خبر انتشار اعلام اعتصاب ٦١ اسیر آزادە و در بند زینب جلالیان، انوش صالحی و مهدی یراحی ەسە زندانی دیگرنیز بە آنان پیوستندد.
در خارج از زندان نیز پدر و مادر و برخی بستگان زندانیان سیاسی بە اعتصاب غذای زندانیان سیاسی پیوستند. در خارج از کشور نیز علاوە بر برگزاری اعتراضات متعدد در بسیاری از کشور عدەای از مبارزان و فعالان سیاسی و حقوق بشری با پیوستن بە اعتصاب غدا کنندگان با آنان همبستگی کردند. خشم فرو خفتە ی مردم بعد از اعدام این دو زندانی و قتل آنان در بی خبری تاب ماندن در سینەهای داغدار را نیاورد و بە فریاد تبدیل شد و موجی از اعتراض و محکومیت را بە همراە آورد.
تعدادی از رسانە ها نیز با انتشار اخبار و اعتراضات مرتبط با این قتل های حکومتی آنها را را پوشش و بازتاب دادند.
تصاویری کە از تجمع خانوادە تعدادی از زندانیان مقابل زندان پخش شد بخصوص پخش ضبحە و فریادهای مادر فرهاد قبادلو پس از اعلام خبر اجرای حکم اعدام فرزند اش و همچنین در هنگام خاکسپاری فرهاد، منتشر شد، تاثیر شگرفی روی افکار و احساسات آنهایی کە فیلم ها را دیدند گذاشت و بە نفرت و انزجار از رژیم در از جامعە و حتی میان جمعیت موسوم بە خاکستری نیز نفوذ کرد و سکوت آنها را شکست و آنها را نیز بە صف معترضین بە این جنایت کشاند.
انجام این قتل های انتقامجویانە و جنایتکارانە در شرایطی کە رژیم می کوشد با نیرنگ و فریب مردم را بە پای صندوق های رای بکشاند، از هر لحاظ بە زیان رژیم تمام خواهد شد و اثرات تبلیغات رژیم را با همە ی هزینە هایی کە صرف آن شدە و می شود بە باد فنا داد.
اگر چە ممکن است عدە زیادی از مردم با لغو مجازات اعدام برای افراد غیر سیاسی هنوز موافق نباشند، اما اکثرا بە استثنای عدە قلیلی کە در سرکوب و فساد نقش و سهم دارند، با اعدام مبارزان سیاسی و جرم انگاری فعالیتهای سیاسی و مدنی نیز مخالف اند. این مخالفتها را می توان بە روشنی در میان رسانە ها، اجتماعات اعتراضی و اظهارات مردم در شبکە های اجتماعی باز شناخت.
با این همە مبارزە برای برچیدن بساط اعدام و حذف آن از قوانین جزایی هنوز مستلزم کار آگاە گرانە بیشتردر میان اقشار و گروە های بیشتری از جامعە و سازماندهی آنها می باشد.
حداقل تا زمانی کە این رژیم بر مسند قدرت نشستە باشد، متوقف کردن اعدام ها بدون حمایت وسیع تودەای نا متصور می نماید. بهمین جهت است کە اعتراضات نیروهای سیاسی و مدنی و بخشی از نخبگان و روشنفکران با همە ی اهمیت و اثراتی کەداشتە و دارند تا کنون نتوانستە مانع از توقف و افزایش شمار اعدام ها شود.
افزایش اعدامها بە بیش از ٨٠٠ مورد خاصە اعدام تعداد زیادی از مبارزان آزادیخواە تنها در طی یک سال ناشی از رشد و گسترش مبارزات آزایخواهانە مردم، وحشت و ترس رژیم از سقوط بە دست مردمی است کە از رژیم آزادی کش و عدالت ستیز و پر تبعیض اسلامی روی برگرداندە و بە مبارزە برای براندازی آن روی آوردەاند.
سیاستهای سرکوبگرانە رژیم نە تنها بە بهبود موقعیت رژیم در درون و برون کمکی نکردە، بلکە بە تضعیف بیشتر موقعیت رژیم منتهی شدە و بە شکاف ها و اختلافات درون رژیم نیزدامن زدە است. رد کردن صلاحیت جمعی کاندیداهای شاخص کارگزاران و جریان موسوم بە “اعتدال” برای نمایدگی مجلس و خبرگان رهبری، بە روشنی حکایت از تضعێف حکومت و انزوای روز افزون جریان موسوم بە بیت رهبری دارد.
این پیشامد ها فضایی برای گسترش اعتراضات سیاسی و مطالباتی و ارتغا آنها بە سطحی بالاتر فراهم نمودە کە نباید آن را از دست داد. در چنین حال و هوایی اگر اعتراضات گستردە و همە گیر و با هم همسو شوند، نە دستگاە سرکوب قادر بە سرکوب آنهاست و نە رژیم قادر است در مقابل مطالبات مختلف مردم از آن جملە توقف اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی مقاومت کنند.
آن ٦٣ زن زندانی، کە با بخطر انداختن خود پرچم مبارزە علیە جنایات رژیم را بر افراشتە اند، عزیزانی کە بە اعدام محکوم شدەاند و ماداران و بستگان جانباختگان و زندانیان سیاسی انتظار دارند تک بە تک ما برای توقف اعدامها و آزادی آنان و خودمان سهم خود را ادا کنیم.