زنانی که ایستادند!
من عاطفه نعامی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۱. سی و هفت سالم بود، متولد ۱۶ مرداد ۱۳۶۴ . اصالتا عرب و اهل اهواز و ساکن کرج بودم. فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه آزاد اهواز ولی بعدش به کرج مهاجرت کردم و در منطقه عظیمیه تو یه آپارتمان با نامزدم زندگی میکردم. پدر و مادرم رو سالها پیش از دست داده بودم برای همین همیشه به افراد سالمند کمک میکردم. از یه خانواده پرجمعیت بودم، یه خواهرم در تهران و بقیه خواهر و برادرام در اروپا زندگی میکردن، من بچه آخر خانواده بودم.
به انجام کارای خیرخواهانه بین دوستام و فامیلام معروف بودم. ازحیوونای بی سرپرست مراقبت میکردم. برای من ارتباطات اجتماعی و تعامل با مردم کوچه و خیابون و دوستیام، مهمترین بخش زندگیم بود در کنار مطالعه تاریخ و جامعه مدرن.
در جریان خیزش ۱۴۰۱ من در تظاهرات کرج حضور فعال داشتم، شبنامه دست نویس هم بین مردم پخش میکردم و شبها در بالکن آپارتمانم شعار زن زندگی، آزادی سر میدادم. یکبار دستگیر شدم ولی با وساطت نامزدم آزاد شدم. من برای تشویق زنها به مبارزه اجتماعی و دستیابی به حقوق از دست رفتشون فعالیت میکردم.
روز ۳۰ آبان وقتی در اعتراضات کرج شرکت کردم نیروهای امنیتی منو ربودن.
اونا بمن تجاوز کردن و مورد شکنجه قرار دادن ، در اثر ضرب و شتم زیاد زیر شکنجه از دنیا رفتم…
اونا پیکر بیجون منو به آپارتمانم بردن و با قرار دادن شیلنگ گاز آبگرمکن تو دهنم منو روی یه قالیچه نازک گذاشتن و پتو رو روی سرم کشیدن و تو بالکن آپارتمانم رها کردن. در اون زمان نامزدم به ماموریت رفته بود و کرج نبود، خواهرم که ساکن تهران بود چندین بار بهم زنگ زد و وقتی دید من جواب ندادم نگران شد و از پسرش خواست که بره کرج و خبری از من بگیره، به نامزدم هم خبر داد. اونا با هم اومدن و دیدن روی در یه کاغذ آویزون شده که روش نوشته خطر نشت گاز و انفجار وجود داره!! وقتی وارد آپارتمان شدن با بوی بسیار بدی مواجه شدن و پیکر انفساد شده منو در بالکن روی زمین پیدا کردن.
بر گرفته از صفحه فيسبوك محمود معمار نژاد