ضرورت شکست دادن موج حمله به حامد اسماعیلیون!
سه روز پس از اینکه بزرگترین تظاهرات مردم ایران در اروپا به عنوان یک پیروزی مسرت بخش سیاسی علیه نظام اتفاق افتاده است، هنوز مردم از برلین به خانه هایشان برنگشته اند که موجی از دشمنی ها، موجی از نفرت و قداره بندی ها علیه حامد اسماعیلیون هم از سوی ملاویزیون و هم از سوی گروهی که شهرام همایون در راس آن می باشد با مستمسک پرچم شیر و خورشید و زیر بلیط ملی گرایی و میهن پرستی به راه افتاده است.
روز اول محدود به یک یا دو نفر بود. الان چون جلوی ان گرفته نشده دارد بدل به یک گروه کوکلاس کلان های میهنی در محیط ما می شود. از فتوشاپ کردن عکس خانوادگی حامد اسماعیلیون با همسرش تا فحش های رکیک، اتهام و جعل واقعیت، اعلام علنی این ادعا از سوی شهرام همایون در کانال تلویزیونی مبنی بر پول گرفتن از دولت آلمان با کنایه و اشاره، همه و همه جزو این موج حمله است.
این موج ذره ای با اتهامات ملاویزیون و حمله انها به حامد فرق نمی کند. سوال این است چه باید کرد؟
باید بدون ذره ای تردید، افراد و شخصیت های مختلف، سازمان ها و احزاب سیاسی این موج را محکوم کنند. جلو هجوم این هولیگن ها را بگیرند. مسئله دفاع از شخص حامد اسماعیلیون نیست. مسئله یک موج خطرناک سیاسی است که از راست ترین رگه اپوزیسیون راست سر برآورده و بدل به هولیگن محیط سیاسی ما شده است. این حرف اصلن از هیچ کس قبول نیست که ما فعلن در مقابل این موج ساکت می شویم چون با حامد از لحاظ سیاسی هنوز اتحاد فکری نداریم. مسئله اصلن حامد نیست. مسئله عروج یک جریان ناسیونالیستی خشن در محیط فعالیت خود شماست.
مسئله این است بزرگترین اتفاق قرن در ایران در شرف وقوع است. جامعه در حال پلاریزه شده است. این پلاریزاسیون چرک و کثافت یک جنبشی را به سطح رسانده که جامعه با آن تعیین تکلیف کند، مسئله این است که جریانی از حاشیه جنبش ناسیونالیستی، پرچم بدست حمله کرده افراد را بزند، تهدید کند، جلوی این انقلاب را بگیرد. اونوقت چرا جامعه سیاسی ایران در خارج آنقدر ساکت است. سازمانها و احزاب ساکتند. دیروز علیه گلشیفته فراهانی حکم جهاد دادند چون پرچم شیر خورشید را قبول نداشت. سخیفترین فحشهای ضد زن لمپنی علیه او بر زبان جاری شد. تهدید به زدنش کردند. خب ساکت بودیم که الان با حمله به حامد جلوتر امده اند. اگر همان موقع یک صف بندی محکم سیاسی می شد، این گروه بساطش را جمع می کرد. نه اینکه بعد از حمله به گلشیفته اعلام کردند هر کسی فلان شعار ضد سلطنتی را به برلین بیاورد کتک می خورد. الان هم علیه حامد بسیج شده اند.اینطوری پیش بروند فردا هم لابد فعال کارگری و فعال حقوق زن را می زنند. یعنی الان چه باید بشود که این محیط بی تفاوت از خواب برخیزد؟
دو روز دیگر در تهران عین بسیجی ها همه مردمی که با اینها توافق ندارند را سرکوب می کنند. الان باید جلو اینها را گرفت.
چرا نمی بینید؟
چرا ساکتید؟
چرا باید از داخل کشور سی تا فعال سیاسی اعلام کنند که ما در مقابل این دشمنی ها از حامد دفاع می کنیم ولی در برلین، در پاریس، در استکهلم، در تورنتو محیط سیاسی اپوزیسیون ساکت است. بی تفاوت است.
بابا نمی خواهد از حامد دفاع کنید. بیایید جمع شوید دستکم از حرمت آزادی بیان و عقیده سیاسی دفاع کنید. بیایید از همین انقلاب دفاع کنید که شعارش زن بود ولی اجازه دادید به گلشیفته به خاطر غیرت ملی حمله کنند، شعارش آزادی است ولی اجازه دادید به حق آزادی بیان و تجمع و تظاهرات ما و سخنران این تظاهرات حمله کنند.
دست از چرتکه انداختن های حقیر بردارید. جمع شوید جلو تشکیل یک گروه هولیگن را بگیرید که فردا به پیروزی مردم ایران به اسم میهن پرستی و شیر و خورشید خون نپاشند. بیایید از حق اتهام نزدن دفاع کنید. از محیط امن سیاسی دفاع کنید. مگر اینجا بی صاحب است؟ ۴۳ سال مبارزه کردیم که الان در لحظه سقوط دیکتاتوری، شاهد و ناظر عروج یک خشونت سیاسی جدید باشیم؟
اول سراغ کمونیستها آمدند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند،
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودیها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید …!؟
مارتین نیمولر