این پیام ژینا( مهسا) امینی ست: پاشنه آشیل “جمهوری” اسلامی زن، زندگی، آزادی ست
چهل و سه سال است فریاد اعتراض ما زنان بر علیه حجاب و قوانین ضد زن بلند است و برای لغو آنها مبارزه می کنیم. زدنمان تا تمکین از مردسالاری و مردسالاران را به ما تحمیل کنند، نتوانستند. شهادتمان را نصف مردان به حساب آوردند، به آسانی و یکطرفه طلاقمان دادند، سرپرستی از کودکانمان را ممنوع کردند، ما را محجبه کردند تا مردان از دیدن تار موی ما تحریک نشوند، تهدید و توهین و تحقیرمان کردند تا سر خم کنیم ولی ما همچنان گردن فراز و سرافراز ایستاده ای.
رژیم “جمهوری” اسلامی و سردمدارانش به اشکال گوناگون تلاش کردند، سرکوبمان کنند و فریادهای ما را که نمی خواستیم و نمی خواهیم ستمگری های چندگانه را بپذیریم در گلو خفه کنند اما زهی خیال باطل!
ما در این چهل و سه سال در صف اول مبارزه ایستاده ایم و دستگیری، زندان، شکنجه، کشتار و اعدام جلودارمان نبوده اند. ۴۳ سال تلاش شد ما را در پستوی خانه، آشپزخانه، رختخواب، زایشگاه و صیغه مردان تعریف کنند، اما ما سر از دانشگاه بر آوردیم و با تمام مشکلات حتی در بسیاری از عرصه ها از مردان پیشی گرفتیم. ۴۳ سال ما را در چادر و روسری پیچاندند وتلاش کردند ابزار قدرت را به دست نزدیکترین مرد زندگی مان بدهند تا به خیال خودشان جمهوری اسلامی دیو هزار سر شود تا هر سری را بزنی دو سر درآرد، اما نتوانستند. ۴۳ سال است که رژیم زن ستیز و زندگی ستیز، انسان کشی را ادامه داده و با ژینا کشی ها بارها نهایت توحش وسبعیت خود را نشان داده است. چطور می شود زن باشی با نام «زنده و زندگی» و از تیغ این جانیان انسان ستیز بگریزی؟
ژینا، دخترنازنین کُرد را کشتند تا ما بیش از پیش دریابیم و و رساتر یک صدا فریاد بزنیم که آری پاشنه آشیل رژیم جهل و جنایت تان را یافتیم. امروز دیگر می دانیم، گفتمان ستیز با جمهوری اسلامی، نه به «حذف گشت ارشاد» تقلیل می یابد و نه با تغییر مهره های رژیم.
ما با مبارزاتمان علیه حجاب اجباری نشان داده ایم که حجاب فقط یک پوشش نیست بلکه هویت جمهوری اسلامی است و این رژیم تا آخرین لحظه برای حفظ هویت و موجودیت اش از حجاب پاسداری خواهد کرد. با قتل ژینا دقیقا مشخص شد که حجاب اجباری پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است.
دیگر حربه ها و خدعه های بزک کنندگان آزادی و اصلاح طلبان رنگارنگ رژیم جمهوری اسلامی اثری ندارند. ما زنان، با روسری و چادر بر سر چوب و خاکستر شده از آتش خشم، فریاد می زنیم: ما خواهان «از بین رفتن تمام و کمال جمهوری اسلامی با تمامی الزامات و اتصالات و محتویات و عاملان سرکوب » آن بدون هیچ پیش شرط و پس شرطی هستیم.
ما به صراحت، بدون کوچک ترین سازش و مماشاتی اعلام می کنیم که مسئله امروز زنان، نه فقط حذف گشت ارشاد که قطع کامل دست جمهوری اسلامی از ایران و مردمان رنج دیده اش است.
امروز، خشم ما از غم هایمان فربه تر است. این خشم افزوده و خروشان، هرگز منحصر به شمال و جنوب، شرق و غرب ایران نیست، فریادی است برآمده از درد مشترک تمامی مردمان این سرزمین. این فریاد، این مشت گره کردۀ مردان و زنان، از فرد و ایدئولوژی و جغرافیای انحصاری فراتر رفته است و مانند شاهرگی، خون زندگی و مبارزه به سرتاسر میهن عزیز و به یغما رفته مان خواهد رساند.
ما با تمام قوا فریاد می زنیم که رژیم منحوس جمهوری اسلامی ایران، با قتل ژینا – مهسا امینی- بر شتاب سرنگونی اش افزوده است. خون این دختر جوانِ بی پناه، خون ۱۷۷ مسافر هواپیمای اوکراینی، جوانان پرپر شده ی نود و شش، آبان نود و هشت، کوی دانشگاه، قتل های زنجیره ای روشنفکران سیاسی و فرهنگی، اعدام های دسته جمعی سال ٥٨
و دهه شصت، کشتار تابستان سال ۶۷ و کشتار خیل عظیمی از دگراندیشان سیاسی و عقیدتی حتی از کفن پوسیده جمهوری اسلامی پاک نخواهد شد.
کمیسیون زنان شورای ملی تصمیم، راه رهایی از ستمگری های حکومت اسلامی را همبستگی ای عمومی و ملی می داند. بدون تردید مردان و زنان آزاداندیش، آزادیخواه و عدالت جو در سراسر سرزمین داغدارمان، دست در دست هم می توانیم با فریاد دادخواهیِ تمام کشته شدگان توسط رژیم اسلامی و مزدورانش، ریشه جمهوری جهل و جنایت و جنون اسلامی را از جا برکَنیم.
به امید همبستگی ملی برای آزادی میهن
کمیسیون زنان شورای ملی تصمیم
31 شهریورماه 1401 – 22 سپتامبر2022