ابراهیم ساوالان ؛ ازدواج اجباری و چاره جویها در ادبیات ترکی
روزگاری که از هشت مارس و تلاشهای شجاعانه فمنیستها و آگاهی زنان خبری نبود، زن به همراه همه داشتههایش در اختیار جنس مرد قرار داشت و در حالیکه طلاق بدترین کارها بود او در انتخاب شوهر نیز نقشی نداشته مجبور بود صبور و شاکر بماند تا زن ایدهآل نامیده شود.
به استثنای داستان خاری بولبول که در آن آغابَییم، با راهنمایی قاریننه از همبستری فتحعلیشاه میرهد در باقی موارد زنانی که نخواستند تن به ازدواج اجباری بدهند چارهای جز خودکشی نداشتند که سارای مشهورترین نمونه آن است و به دفعات زیادی در ادبیات ترکی بازتولید شده است. در رمان «تعشق طلعت و فتنت» شمسالدین سامی، رمان «تاهل» احمد مدحت، رمان «سرگذشت» سامی پاشازاده سئزایی نیز دخترانی که با ازدواج ناخواسته مواجه میشوند، خودکشی میکنند. خدیجه در رمان «اینجه ممد» یاشار کمال و صنم در رمان «ممو» کمال بیلباش کمی شجاعتر از پیشینان خود بوده و علاوه بر اینکه تن به ازدواج با ارباب و ثروتمند قبیله ندادند خود را نیز نکشتند بلکه فرار کردند. زندگی آنها تا آخر عمر با تعقیب و گریز و حبس سپری شد ولی ارزشش را داشت.
داستان شیرین و خسرو از این حیث یک استثناست. در روزگاری که شاهان از هر شهری زنی را به حرمسرا میآوردند:
زهر شهری سپهداری و شاهی
زهر مرزی پریرویی و ماهی
گزیده هرچه در ایران بزرگان
از آذربایجان، وز ری و گرگان.
خسرو نیز شکر اصفهانی، شیرین آذربایجانی و مریم مسیحی را تصاحب میکند اما شیرین «بدین تندی ز خسرو روی برتافت» و گفت «اگر چه پادشاهی، ز من برنایدت کامی که خواهی» و در نهایت ابتدا مریم، سپس خسرو را کشت:
چنان افتاد تقدیر الهی
که بر مریم سرآمد پادشاهی
چنین گویند شیرین، تلخ زهری
به خوردش داد از آن کو خورد بهری.
ولی شیرین نیز تسلیم آیین مردسالارانه شده راهی جز خودکشی ندید:
بدان آیین که دید آن زخم را ریش
همان جا دشنهای زد بر تن خویش.
در رمان تیرپان (داس) اثر فاکیر بایکورت، دورو دختر سیزده سالهای که مجبور به عقد با موسدو شده تصمیم به خودکشی میگیرد ولی پیرزنی به نام اولوقوش به او میگوید که با این کار خودت را نجات میدهی ولی ضرری به موسدو نمیزنی. دورو دختر بیچارهای که پیش از آن از ترس موسدو دنبال سوراخ موش میگشت تحت آموزههای اولوقوش به یک یاغی تبدیل شده و با داسی که اولوقوش به او داده، شب زفاف پهلوی موسدو را دریده با فرار به کوه به گروه یاغی اشرفچه میپیوندد.
اردبیل هشتم مارس ۱۳۲۳ ، دوره یک ساله حکومت ملی