شریفه جعفری; چند یادآوری به خانم مسیح علی نژاد
خانم مسیح علی نژاد ویدیوی مصاحبه تان با بی بی سی فارسی را دیدم و متاثر شدم، برای آزادی برادرتان به همراه دیگر زندانیان آزاداندیش و بی گناه دعا می کنم، صدای آمیخته با بغض و گلایه تان در برابر تظلّم رژیم جمهوری اسلامی با حمایت رسانه های به ظاهر مخالف رژیم، مرا واداشت تا جملاتی که در گلوی میلیونها ترک در ایران به ناچار تبدیل به بغض شده است را، بیان دارم .
شما را همیشه به خاطر جسارت، سادگی و مبارزه تان ستوده ام، و این بار نیز در افشاء کردن ماهیت بی بی سی و امثال شان صمیمیت و جسارتتان سبب گردید تا در دل برایتان هم آفرین بگویم، وهم درد درونتان را احساس بکنم، اما امروز در شرایطی که قرار گرفته اید، یعنی دستگیری و حبس به ناحق برادرتان توسط رژیم جمهوری اسلامی، ماهیت بوقلمون صفتی “بی بی سی فارسی” و هدایت آن از طرف رژیم جمهوری اسلامی را، در خود این رسانه، به زبان آورده و اعتراض نمودید، چیزی که ما ترکهای ایران سالهاست ان را می دانیم و به زبان می آوریم، زیرا اگر دیروز در اطلاع رسانی خبرهای برادرتان کوتاهی کرده ورفتارهای انحرافی از خود نشان دادند، عمری است با ما بدتر از آن می کنند،
می دانم اینبار چون زخم در دل داری حرفهای مرا خواهی فهمید. گفتی که : «برادرم گناهی نکرده است برادر من شده است که امروز مجازات شود»، و ما هزار بار گفتیم ما گناهی نکرده ایم که زبان مادری مان ترکی است، و به خاطر وابستگی و عشق به آن دستگیر و مجازات می شویم، انسانهای معترض ما، با اتهام های واهی از جمله تجزیه طلبی، پان ترکیستی و غیره دستگیر، مجازات ومحکوم به حبس های طولانی مدت شدند، همه ما و شما ها می دانید و می دانستید که چه ظلمی در حق، و بر حقانیت جوانان ما اعمال می گردد، ولی همه رسانه های ایرانی در خارج چه در رسانه ها و برنامه هایی که شما اجرا می کردید و چه در بی بی سی فارسی و غیره کسی صدایشان در نمی آمد و اگر هم به صورت گذرا در قالب خبر چیزی می گفتند جملاتی را ضمیمه می کردند که گویا جمهوری اسلامی حق بازداشت این افراد فعال آذربایجانی را داشته است و یا طوری که گویا این افراد جزء هموطنان ایرانی محسوب نمی شوند، درست کاری که امروز بی بی سی فارسی با شما کرد تا تقصیرات را به گردن شما بیندازد و بدین طریق مردم را نیز به صورت غیر مستقیم بترساند و یا منحرف سازد. چیزی که شماها همیشه با ملت و ملیت ما اعمال می کنید، سیاستی که هم “بی بی سی فارسی” می خواهد هم رژیم جکومت ایران . و شماها هرگز به ذهنتان خطور نمی کند که این چه صیغه ای است که صدای جوانان آذربایجان را هم رژیم، هم بی بی سی ها نمی خواهند بشنوند!
البته هیچ شکی ندارم که همه این رفتارها و حس بیگانگی نسبت به ترکها از روی شناخت، تحقیق و آگاهی نبوده است چیزی که قطره قطره در تار و پود ایرانی غیر ترک و گاهی حتی ترک تزریق کرده اند و افراد ناخواسته در هر شرایطی برای اجرای عدالت و برابری از درون خود با یک مقاومت منفی روبرو می شوند، همه شماها بدون شک نام و بیوگرافی اکثر زندانیان سیاسی فارس را حفظ هستید ولی مطمئناٌ نام زندانیان سیاسی و ملی – مدنی آذربایجان و عرب های در درون ایران را نمی دانید.
و اینگونه در حالی که همیشه به دنبال حفظ ایرانی یکپارچه هستید، ایران را به پرتگاه تاریخ کشانده اید،
فعالان آذربایجانی را با رفتارهای چندگانه تان ناتنی و بی اهمیت و حتی تجزیه طلب جلوه دادید، یعنی بازیگران همان سناریویی هستید که برای تجریه ایران نوشته شده است و آنوقت ما آذربایجانی ها که از ابتدایی ترین حق خود یعنی “زبان مادری مان” محروم هستیم را، تجزیه طلب جلوه دادید. زیرا ترس از هم پاشیده شدن ایران را داشتید در حالی که خود با اعمال ورفتارهای تان عامل اصلی تجزیه شدید. در دیدن حقیقت ها چشم پوشی کردید و عدالت را به سکوت وادار نمودید، چیزی که به نفع و به قول شما در به جسارت دادن رژیم برای سرکوب فعالان می شود. یک بار برایتان نوشتم و یادآوری کردم که زندانیان آذربایجان را نمی بینید و یا نمی خواهید ببینید، مطمئن بودم که نمی خواستید جواب بدهید، زیرا اگر در آذربایجان اتفاقی می افتاد که مردم از حقوق پایمال شده خود دفاع می کردند برایتان بی معنا بود و یا در ناخودآگاه خود این موضوع، حتی موضوع و مشکل شما محسوب نمی گردید و زندانی آذربایجانی به عنوان یک هموطن مثل زندانی فارس در ترازوی شما قرار نمی گرفت.
ما امروز می دانیم که اگر جوانان آذربایجان به نام تجزیه طلبی تهدید، تحقیر و زندانی نمی شدند، هنوز بی حرمتی ها و اهانت های صدا و سیما ادامه داشت و یا حتی شدیدتر هم شده بود. اما امروز دیگر فضا و سیاست صدا و سیما در برابر ترکها بسیار تغییر کرده است، چند روز پیش فیلم سینمایی ” نرگس” را تماشا کردم چیزی که سالهاست نظیرش را ندیده بودم زیرا نقش های محبوب و درجه یک فیلم هرگز نمی توانست ترک باشد، و یک ترک در یک فیلم دوست داشتنی و الگوی تماشاگر باشد، اما امروز این اتفاق با بیداری ملت آذربایجان افتاده است، امروز بساط جک های شخصیت شکن بر علیه ترکها به ظاهر هم که شده باشد برچیده شده است و خیلی موارد که مجال اشاره به تک تک آنها نیست، و همه اینها مدیون همان جوانانی هستند که رژیم آنها را به اتهام تجزیه طلبی از دانشگاه اخراج، از کار بیکار،و یا مجازات هایی از قبیل حبس ودربه دری از شهر و دیار خود کرده است و شما نیز آنها را تجزیه طلب و یا اردوغانچی می نامید و جایی برایشان در برنامه های خود باقی نمی گذارید.
می گویم شما بازیگران سناریو از پیش نوشته شده ای هستید که خود نیز روزی دردهان اژدهای این سناریو گرفتار خواهید شدو مثل امروز دهان به اعتراض خواهید گشود اما کاری از پیش نخواهید برد و آرام آرام بلعیده خواهید شد. می گویم، زیرا ما ملت ترک رفتارهای ناخوشایند، تبعیض ها، وحس بیگانگی و غیر صمیمانه شما را هر روز در تمام رسانه های مستقل و مخالف و همچنین در رسانه های حاکمیت می بینیم و می فهمیم.
شماها خود را مدافع حقوق انسانهای مظلوم قلمداد می کنید و خود بهانه ای برای ایجاد اختلاف، دشمنی و شعله ورتر کردن آتش جنگ بین ترکها و کردها می شوید ، زیرا نویسندگان سناریو تجزیه ایران، شاید بخواهند روزی کردها را در برابر ترکها قرار بدهند باید از الان توسط شماها به آنها و رفتارهایشان مشروعیت ببخشند، به بهانه دلسوزی حس کرد دوستی را در میان ملت جا بیاندازند. تا جایی که مغز جامعه تروریست را، دررنقش فعال سیاسی بپذیرد.
و در خیال خود برای از بین بردن حس برادری و اتحاد ترکها، ناعادلانه شروع به دفاع از کردهایی می کنید که خود آلت دست ترور و تروریست هستند و سرباز بی گناه را به گلوله می بندند، مهم نیست شخص که باشد فقط نام کرد با خود داشته باشد برایتان کافی است، زیرا باید این سناریو اینگونه ادامه پیدا بکند و شما بازیگران ناآگاه، به جای دوستی زمینه های دشمنی با میلیونها ترک هموطن خود را فراهم کنید و هرگز از خود نپرسید که آیا چه علتی دارد من در درونم به ارمنی و کرد عشق بورزم؟، اصلا مملکت من چه سودی از این گونه احساسات من خواهد برد، بر اساس کدام معیارها میلیونها ترک را ناراحت، خشمگین و زخمی می سازم،مگر آنها با من چه کرده اند؟ مگر حق مرا خورده اند و یا به ملت های دیگر ظلم کرده اند؟ و من با چه منطقی کشته مرده کرد می شوم حالا این کرد و یا ارمنی قاتل باشد یا عادل،. بدون اندکی تفکر وارد مرکر احساسات تزریقی می شوید و به ایفای نقش می پردازید .
شما و امثال شما ناخواسته خود نیز شرایط جنایات رژیم و جسارت درسرکوب را تقویت می کنید .
سربازان و مرزداران بی گناه آذربایجانی توسط پژاک کشته می شوند، شماها خبر ندارید زیرا شهید شده گان نود ونه درصدشان فرزندان آذربایجان هستند امروز در شهر کوچک من میانه حداقل ده ها تن سرباز به دست تروریست های کرد به شهادت رسیده اند حتی چند نفر از فامیل ما نیز شهید شده اند و یکی از تک پسر فامیلمان در روز آخر سربازی به هنگام خروج ازپادگان با در دست داشتن مجوز پایان خدمت سربازی با دنیایی امید به گلوله بسته شده بود، ضجه ها و غش کردنهای خواهران آن سرباز را هرگز نمی توانم فراموش کنم و شما در آمریکا نشسته برایشان جان جان می گویید، نام قاچاقچی را به کولبر تغییر می دهید و داد و بیداد راه می اندازید حالا مهم نیست کولبر در بقچه خود اسلحه و اجناس قاچاق کشتار جمعی داشته باشد یا واقعا برای امرار معاش، تندی و تیزی کوهها و ستم خارها را تحمل کند، شما از بی بی سی، صدای آمریکا و غیره کولبری را به دولت و مجلس تحویل دادید در حالی که دولت و مجلس رژیم را قبول ندارید . یعنی هر دو عین هم عمل کردید. مجریان قسمت هایی از سناریوی به پیش بردن ایران برای لبه پرتگاه و تجزیه، با خدشه دار کردن احساسات میلیونها ترک هموطن تان، زیرا همه می دانستند پروژه ی کولبری دادن حق به مظلوم نیست بلکه دهن کجی و تحریک احساسات میلیونها ترک در انتظار اجرای عدالت اسلامی و انسانی است . در حالی که همین پروژه هرگز در نظام جمهوری اسلامی دردی از مظلوم را دوا نمی کند و نخواهد کرد، تئاتری بود که باید اجرا می گردید.
شما ها اگر یک آذربایجانی که در برهه ای از تاریخ مظلومانه از نصف جدا شده است به برادر خود در آن سوی آراز احترام بگذارد و دوستش بدارد را دشمن و تجزیه طلب خطاب می کنید. و یاری برادر آذربایجانی اش در آن سوی آراز را دخالت در امور کشور ایران اعلام میدارید، در حالی که در مورد سیاست جانبداری از کردها هیچ سرحدی، مرزی و یا دخالت در امور دیگران برایتان معنا و مفهومی ندارد و صبح تا شب بر علیه ترکیه سم پاشی و نفرت پراکنی می کنید امروز هزاران ایرانی آواره در ترکیه در امنیت زندگی می کنند و صبح تا شب در مغزشان ترکیه را دشمن می شمارند عشق ارمنستان دارند، خود نیز نمی دانند چرا؟
مدافع حقوق ارمنستان هستند درحالی که هرگز سهمی از لطف ارمنستان نیز شاملشان نشده است و اگر روزی شرایط زندگی در آنجا را پیدا کنند به خاطر اختلاف فرهنگی زیاد ممکن نیست بتوانند با آنها زندگی کنند، آنها که خود نیز نمی دانند چگونه و چرا با ارمنی دوست، با ترکیه دشمن شده اند و چشم دیدن آذربایجان را ندارند.
چون نویسندگان دیگرانند و شما بازیگران، هرگز نمی توانید به منظق و عقل و حس عادلانه خود رجوع کنید، و کورکورانه با مردم مملکت خود دشمنی می کنید، مگر مردم کورند و کرند، مگر مردم تا کی می توانند سردرگم شوند و قول بخورند.
مسیح عزیز، امیدوارم بتوانی بعد از این صدای ملتی باشی که حقیقتاّ در حقشان ظلم شده است و می شود، آگاهانه، بدون در نظر گرفتن ملیت افراد ومنطقه جغرافیایی آنها، اگر چه درخواست آنها درخواست کل مردم ایران و شخص شما نباشد زیرا ایران کشوری است کثیرالمله و حقوق پایمال شده ی افراد نیز متفاوت است.
به امید تجلی قدرت عدالت یکسان برای همه