سهیلا میرزایی; من عاشق سنگ نوردی بودم
از وقتی به یاد دارم, برای هر هدف بزرگ یا کوچکی با تمرکز پیش رفته و برای به دست آوردن حقوق حتا اولیه ام جنگیده ام.
من جزو اولین ملی پوشان سنگ نوردی بانوان در ایران (سال 76) بودم و به جز من 7 نفر دیگر از اردوهای انتخابی به عضویت تیم ملی پذیرفته شدند. با دیواره ای مواجه بودیم که نه تنها تا لحظه ی مسابقه آن را لمس نکرده بودیم, حتا شبیه اش را به چشم ندیده بودیم چه رسد به مسابقه!
از آنجایی که بدون مربی و آموزش های دقیق تئوری یا عملی رشد کرده بودم, اما توانستم با تکیه بر تجارب دوست…ان دیواره نورد آرشی و همدانی و تمرینات بسیار در سخت ترین شرایط ممکن, رکوردهایی در دیواره نوردی داشته باشم و کلاس های آموزشی برای زنان سنگ نورد دایر کنم. این زمانی بود که برای زنان هیچ کلاسی برای آموزش وجود نداشت. آن دوره نه در مناطق محلی امنیت داشتیم و نه در کوه و شهر که گشت های انتظامی به جرم ورزش و هم طناب مرد و بدحجابی و … مدام دستگیرمان می کردند… امکانات ابزار فنی و کتانی سنگ نوردی و پوشش مناسب دیواره نوردی درد دیگری بود که با همین شرایط رکوردهایی به جا می گذاشتیم.
من دیواره نوردی بودم که سنگ نوردی اسپرت تمریناتی برای دیواره ام بود و شرکت در این مسابقات فقط در حد یک تجربه برایم مطرح بود. در اواسط دهه ی هفتاد هیئت کوه نوردی زنان دایر شده بود و تمامی امکانات در اختیار خودشان بود و درد و دریغ که فعالیت های من آن زمان فقط خاری در چشم شان بود و سعی داشتند چشم هایشان را ببندند و گوش ها را نیز که فعالیت های مرا ندیده باشند! اما سنگ نورد شناخته شده ای بودم و بین سنگ نوردان حرفه ای وجهه ی خوبی داشتم.
در اردوهای تیم ملی بارها تلاش کردند از مسابقات به خاطر عدم رعایت شئونات اسلامی کنارم بگذارند اما با مخالفت های مربیان عزیز به خاطر امتیازاتی که داشتم, به تیم ملی راه پیدا کردم. این بار به جز برخوردهای نامناسب شان با من در طول اردوها و مسابقات, حتا در گزارشات رسانه ای, اجازه ی مصاحبه نداشتم در حالی که پرتجربه ترین سنگ نورد با رزومه ی درخشان تر از بقیه بودم. ناگفته نماند پریسا تازه شروع کرده بود و متمرکز روی سنگ نوردی اسپرت بود و درجه ی صعودش بهتر از بقیه بود.
بگذریم! من عاشق سنگ نوردی بودم و این مسابقه فقط برای کسب تجربه بود که باید برای این تجربه از کانال فدراسیون و هیئت بانوان تنگ نظر می گذشتم! این دالون تنگ و تاریک کجا و کوهستان آزاد و دیواره های پرعظمتش کجا که من فرزند این دیواره ها بودم!