ابراهیم ساوالان: اشعار آنا آخماتووا بازتاب دهنده درد زجردیدگان
شمال آراز دوم تیر را به نام بولبول و ساحل جنوبی آراز به نام صمد بهرنگی گره زده است که اتفاقا همانجا غرق شده است. این روز همچنین زادروز آنا آخماتووا، بزرگترین شاعر زن روسیه است.
تبدیل حرف خ به ح و برعکس، مانند خبر، حابر، خَرَنگه، حَرَنگه (بینظمی غیرقابل تحمل)، احمق، آخماق، جناح، جیناخ در زبان ترکی به وفور دیده میشود. برای همین تاتارها و روسها، لغت احمد را آخمات تلفظ کرده، آنا نوه احمدخان را بصورت آنا آخماتووا شهرهی جهان کردهاند.
احمدخان جد مادری آنا، از خانهای تاتار بود که مانند اکثر خانها، نسبش را به چنگیزخان میرساند و آنا بجای فامیلی پدرش، فامیلی مادرش را برای خود انتخاب کرد. پدر و مادر او در 16 سالگی آنا از هم جدا شدند و او با مادر زندگی کرده، در 20 سالگی با شاعری ازدواج کرد که بعد از مدتی به جدایی انجامید. شوهر سابق آنا در آغازین سالهای حکومت شوروی تیرباران شد و آنا با تنها فرزندش لئو گومیلیف، زندگی سختی را در سایه دیکتاتوری استالین تجربه کرد. آنها به قصد آزار آنا، بارها پسرش را دستگیر کردند، بطوریکه لئو نزدیک 20 سال از عمرش را در زندان و تبعید گذراند و آنا در همه این سالها، برای یافتن خبری از پسرش مقابل درهای بسته زندانها به انتظار نشست. این کار آنا، بعدها از طرف مادران زیادی تکرار شده که نمونههایش هنوز در سرزمین ما نفس میکشند.
با مرگ استالین، امثال لئو فرصت بازگشت به زندگی را یافتند و لئو تحصیل در رشته قومشناسی را پیش گرفته، بنیانگذار دانش قومشناسی جدید شده، به بررسی تاریخ و فرهنگ ملل ترک پرداخته، کتابهایی مانند تاریخ هون، تاریخ توران یا ترکهای باستان (بررسی تورکیوتها، گؤکترکها و اویغورهای باستان بعنوان یک روند تاریخی)، کشف خزرستان (کاوشهای باستانشناسی آثار مانده از قوم خزر) را از خود به یادگار گذاشت. تلاش دیگر لئو در راستای اورآسیاگرایی (تلفیقی از اروپاگرایی و آسیاگرایی) بود که در آن اتحاد تمدنی و سیاسی ترک- روس را برای اروآسیا تجویز میکرد. این نظریات او در محافل سیاسی برخی کشورها همچنان موضوع گفتگو بوده و هوادارانی دارد و در دورهی ریاست دیمیتری مدودوف و عبداله گل بر ترکیه و روسیه، توجه خاصی بدان میشد.