افغانستان دردمند
افغانستان دردمند .و درمندتر از آن سرنوشت زنان پرتلاش و ستم دیده و زیبای افغانستان که دهه ها زیر ستم جلادان قدرت و افراطی یون مذهبی بوده است .زمانی قدرت سیاسی و زمانی قدرت های دینی افراطی ،طبیعتا افرادیکه عقاید مذهبی افراطی دارند خشونت و خون ریزی را تقدیس میکنند .و برای اثبات عقاید منحوسشان از کودکان و زنان ستم دیده بیشترین بهره برداری را می کنند .درد مشترک تمام زنان دردمند دنیا ،بالخص زنان ایکه تحت ستم مضاعف جنسیتی ،مکانی و موقعیتی قرار دارند ،در اکثر کشورهای عقب مانده و به خصوص در خاورمیانه و در دنیای شرق بسیار مشهود می باشد .صاحبان قدرت از کودکان و زنان بعنوان ابزاری در جهت پیشبرد اهداف پلیدشان همواره استفاده کردند ،میکنند، و خواهند کرد ،زنان افعانستان، عراق،ایران ،،،، ،هیچ تفاوتی ندارد ،در رنج بودن هر انسان ،به ویژه زنان و کودکان براستی دردآور و ملال آور است .زنانیکه در تمام عرصه های زندگی -کار-چندین برابر جنس مخالفشان تلاش کردند تا بلکه ،شاید به خط تساوی دست یابند ،همین زنانیکه ،مردان قدرتمند را بدنیا آوردند و پرورش دادند ،و خودشان قربانی تبعیض و ستم جنسیتی و اجتماعی شدند .دلسوزی و ترحم دو واژه حقیری ست برای دختران و زنان افعانستان، همدلی و همدردی شاید کمی از بار سنگین شان را بکاهد ،و به نظر تنها راه امید و موفقیت در روزهای روشن آینده، در سایه تلاش و آگاهی و دوری از خرافات و جهالت می باشد …و براستی تاریخ هم قربانی اش را و هم قهرمانش را به تمسخر میگیرد و به انها نظری می افکند و عبور میکند!…