“حق رای” زنان آذربایجان به سال 1918 و زودتر از اکثر ممالک جهان برسمیت شناخته شده است
کنشگران و رهبران آذربایجان توجه ویژهای به توانمندسازی، حقوق و آزادیهای زنان داشتهاند بطوریکه «حق رای» زنان آذربایجان به سال 1918 و زودتر از اکثر ممالک جهان برسمیت شناخته شده و آذربایجان از این حیث از پیشگامان جهان محسوب میشود. این مرهون تلاشهایی بود که از سالها پیشتر آغاز شده (نمونه این تلاشها در کامنت) و در ایستگاه محمدامین رسولزاده به مقصد رسیده بود.
دولت رسولزاده روز اول بهار را نیز به زنان اختصاص داده و از شهروندان آن کشور خواست که به همراه سنت دیرینه بازدید از بزرگترها، در راستای احقاق حقوق و آزادی زنان نیز گام بردارند. گره زدن آزادی زنان به یکی از سنتهای ریشهدار کار هوشمندانهای بود و باعث کمرنگ شدن برخی مخالفتها میشد. رسولزاده اول فروردین سال 1919 به همین مناسبت کنگرهای برای زنان تشکیل داد که شاعر محمد هادی شعر «اوزونه، حققینه چکیر پرده / اولموش ایکن سودونله پرورده» را به همین مناسبت و برای آن کنگره سروده است. اما زنان آذربایجان ایران همچنان از حق رای محروم بودند و برای رسیدن به این کمترین حقشان باید 27 سال صبر میکردند تا میرجعفر پیشهوری و فرقه دموکرات آذربایجان از راه رسیده و مشارکت سیاسی زنان را به رسمیت بشناسد.
افسوس که با برچیده شدن حکومت خودمختار آذربایجان، دوباره این حق از زنان سلب شد و هفده سال بعد، حق رای زنان در ایران نیز به رسمیت شناخته شد. برعکس نظر کسانی که همیشه با بزرگنمایی مساعد نبودن شرایط و فضای اجتماعی و سیاسی، درپی تضییق و عدم اعطای حقوق دیگران برمیآیند حضور چشمگیر زنان در انتخابات سال بیستوچهار نشان داد که شرایط از مدتها پیشتر برای احقاق این حق مهیا بوده و این دولتها بودند که مانع حضور زنان در عرصههای سیاسی میشدند. برای مثال آرای اخذشده حوزه انتخابی تبریز در انتخابات اسفند ۱۳۲۳ که بدون حضور زنان برگزار شده بود، شانزده هزار رای و آرای اخذشده در مهر ۱۳۲۴ با حضور زنان، بیستوچهار هزار رای بوده که افزایش هشتهزار رای در مدت هفت ماه میتواند مربوط به حضور زنان باشد که این رقم (نصف مشارکت مردان) آن هم در اولین انتخابات نشانگر آمادگی زنان آذربایجان برای مشارکت در امور سیاسی بوده است ولی هنوز احقاق برخی حقوق انسانی ما با بهانه آماده نبودن بستر و فضای کشور به تاخیر انداخته میشود.
_______
@ibrahimsavalan